۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

وقتی بچه بودیم، چندین و چندبار در طول سال، کارتن سفر به اعماق زمین پخش می شد...سالهای بعد هم این کارتن رو دیدم و آخرین بار در دوران جوانی...یک بخشی از داستان هست که این افراد از دهانه آتشفشان رفتند پایین تا ثابت کنند که زندگی جریان داره اون پایین پایین ها...بعد صدای پرنده های عجیب غریب میاد...حالا اینجا توی هند هم پرنده ای هست که دقیقن همون صدای عجیب غریب رو داره...نمی دونم اسمش چیه ولی بیشتر در طول شب و دم صبح صداش میاد...اینقدر هم به تکرار این صدای عجیب و کشدارش ادامه میده که گاهی آدم کلافه میشه....نزدیک های صبح که میشه( مثل همین الان) صدای این پرنده عجیب غریب با صدای خروسی که نمی دونم کجا زندگی می کنه، ترکیب عجیب مسخره ای ایجاد می کنه...یک چیزی تو مایه های تلفیق زندگی در عصر دایناسورها و پرندگان عجیب غریب و زندگی توی روستاهای دور شمال ایران...الکی نیست که آدم وقتی میاد هند نمی دونه کجای این کره خاکی قرار گرفته....ترکیب عجیبی از جنگل، زندگی مدرن شهری، زندگی روستایی بدوی، فقر شدید، رفاه و ثروت خیلی زیاد، آدمهای بی نهایت متفاوت، انواع و اقسام خداها و موجودات عجیب غریب!

۱ نظر: